بر فراز بلندترین کوه

یادداشتی بر تاسیان

دوشنبه, ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، ۱۲:۰۶ ق.ظ

سریال 23 قسمتی تاسیان رو به تازگی تموم کردم. توی این پست قراره که نظرم رو راجع بهش بنویسم و قبلش تاکید کنم که نظراتم صرفا نظرات یه بیننده عادیه که سوادی درباره سینما نداره.

سریال موضوعی درام و عاشقانه داره که در فضای سیاسی سال‌های 56-57 روایت می‌شه. از نکات مثبت و خوبِ سریال، رویکرد انتقادی اش به جامعه ایران، حزب باد بودنِ اکثریت و مفهوم غیرت و ناموس بود. "این مملکت فقط پوسته اش مدرن شده و گوشتش مذهب و سنته." و همینطور بازی خوبِ چندتا از بازیگرها و اینکه محدودیت‌های پوشش و رفتارها در مقایسه با سریال ها و فیلمهای ایرانی که قبلا دیده بودم کمتر بود که خوشحال کنندست. به طور مثال حرکات کوتاهِ رقص مانند زن‌ها، نوشیدن الکل، پوشیدن کلاه و روسری که بخش زیادی از موها بیرون بود و ... . هر چند به طور مثال همین مفهوم ناموس میتونست بهتر و واقعی تر به تصویر کشیده بشه و مسائل اجتماعی و سیاسی عمیق تر بررسی بشه. اما همین که هنوز تلاشی برای ساختن فیلم با این موضوعات میشه بنظرم مثبت هست.

نکات دیگه ای که به ذهنم میرسه:

1- با وجود اینکه داستان در سالهای 56-57 روایت میشه اما برخی پوشش ها، لحن مکالمات، دکوراسیون خونه ها، اصلا تطابق نداشت و خیلی امروزی بود. در گفتگوها یا انتخاب موسیقی اشتباهاتی وجود داره که نشون میده کارگردان گاهی حواسش نیست داستانش توی چه تاریخیه.

2- مثل  خیلی از سریالهای ایرانی، گریم و آرایش زنها ناشیانه است. زن ها همیشه آرایش کرده و مرتب نیستند توی خونه.

3- نقش اصلیِ زن سریالهای ایرانی همیشه باید اون معیارهایِ زیبایی سرمایه داری رو داشته باشه انگار. توی این سریال، عشق فقط برای اون دختری بود که پولداره و بسیار زیبا و بی نقص به نظر میرسه. این حس که اگر من در این حد زیبا نباشم یا لباسهایی شیک نداشته باشم کسی عاشق من نخواهد شد چیزیه که ازش برداشت میشه.

4- سطحی بودن مفهوم عشق!
هوتن شکیبا که نقش امیر رو بازی میکنه، توی چاپخونه ای کار میکنه که شیرین (دختر نقش اول فیلم) کتابهاش رو اونجا چاپ میکنه و نقاشی های این کتاب رو خودش می‌کشیده. موضوع این نقاشی ها دختری به نام نورماه بوده و نورماه دقیقا خود شیرینه. امیر اول عاشق نقاشی های نورماه میشه و وقتی که خود شیرین رو میبینه و متوجه میشه که شیرین، نورماه رو از روی خودش میکشیده عاشق شیرین  میشه. مشابه همون عاشق شدن خسرو و شیرین نظامی. خسرو با دیدن نقاشی شیرین عاشق شیرین میشه، قبل از اینکه حتی اونو ملاقات کنه. این سبک از اصطلاحا "عاشق شدن"، که هیچ توجهی به شخصیت اون دختر نداره و بدون هیچ گفتگویی و سپری شدن زمانی، بدون ارتباطی انسانی و واقعی شکل گرفته ، نمیتونه واقعی باشه. عشق امیر به شیرین عشقی بیمارگونه است و اصلا اون عنصر سازندگی رو نداشت. عشق باید سازنده باشه و نه تباه کننده. در جریان سریال میبینیم که این عشق جز تباهی چیزی نداشت. جالبه که در ابتدای تیتراژ یه شعر هست :

در میان این همه غوغا و شر / عشق یعنی کاهش رنج بشر

ولی توی این سریال، عشقی که رنجی رو کاهش بده دیده نشد!

5- تصمیمات امیر و شیرین بسیار بچگانه و غیرمنطقی بود و نمیشد ارتباطی با اتفاقات برقرار کرد. به طور مثال امیر در ابتدا برای اینکه بتونه به شیرین نزدیک بشه، از دوستش سعید میخواد که اونو عضو ساواک کنه! سعید آنقدرها هم فردمهمی توی ساواک نبود ولی امیر رو آورد. توی ماموریتهای مهم، در طول روز کلا به جای کار کردن حواسش به شیرین بود و میخواست مراقب اون باشه. اتاق بازجویی مسخره بازی بود. مدتی بعد هم که شیرین و امیر رفتن توی رابطه، شیرین از امیر میخواد که ساواک رو رها کنه و امیر هم فرداش میره اعلام میکنه استعفا داده و بی هیچ دردسری خارج میشه از ساواک! انگار عضو ساواک بودن بازیه! همچنین عشق و اعتماد سریع شیرین، نشان میداد که این عشق و ارتباط یا خوب پرداخته نشده یا کلا بچگانه س .

6- مکالمات سیاسی سطحی بود و حرف‌ها در حد شعار. بار سیاسی و تاریخیش خیلی کم بود. از عبارات "من میخوام توی ایران بمونم" ، "آدم باید توی مملکت خودش بمونه و اینجا رو آباد کنه" و " من عاشق ایرانم" و مشابه اون به طور افراطی استفاده شده بود که حالت شعارگونه پیدا کرده بود بنظرم.

7- دیدن فیلم حداقل برای من واقعا چیزِ آموزنده ای نداشت. الگوهای منفی بیشتر به چشم میخورد. مثلا توی یه سکانس امیر و شیرین که فرار کرده بودند بدون اجازه پدر، با امضای جعلی عقد کردن! حالا بیا برای دخترِ نوجوان توضیح بده این کار اشتباهه یا باطل! (مشکل اینجاست که توی سریال طوری این موضوع مطرح شده که آدم فکر میکنه حق با اینا بوده که فرار کردن!) من جای کارگردان بودم، داستان رو تا اونجا پیش میبردم که امیر و شیرین با هم زندگی کنن و امیر کم کم عشقش تبدیل به تعصب و کنترل بشه تا درنهایت کمی واقعی تر به نظر برسه!

8- تمرکز فیلم بیشتر بر روی امیر و شیرین، غافل از شخصیت های دیگه و پرداختن کافی به اونا.

نتیجه گیری کلی: ارزش دیدن نداشت و اگر کامل دیدمش بخاطرِ کششِ هیجانی بود تا منطقی بودن روایت داستان و قوی بودن سریال. موضوع خوبی داشت و میتونست سریال خوبی بشه ولی نشد.

 

  • لیدی ال.

تاسیان

سریال

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی